کد مطلب:29687 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

آگاهی امام به همه زبان ها












5623. امام باقر و امام صادق علیهما السلام: هنگامی كه امیر مؤمنان از كار بصریان فارغ شد، هفتاد نفر از سیاهان به نزد وی آمدند و سلام كردند و به زبان خود با او سخن گفتند و ایشان، به زبان آنان به آنان پاسخ گفت.[1].

5624. امام صادق علیه السلام: [ یهودی ای] از جیب قبایش كتابی بیرون آورد و آن را به امیر مؤمنان داد. امام علیه السلام آن را گشود، به آن نگریست و گریست.

یهودی به وی گفت: پسر ابوطالب! چه چیزی تو را به گریه انداخت؟ به این كتاب كه به زبان سُریانی است، نگاه كردی، در حالی كه تو فردی عربی. آیا دانستی كه آن چیست؟

امیر مؤمنان - كه درود خدا بر او باد - فرمود: «آری. این، نام من است كه ثبت شده است».

یهودی به وی گفت: نام خود را در این كتاب به من نشان بده و مرا از نام خود به زبان سُریانی، باخبر كن.

امیر مؤمنان - كه سلام خدا بر او باد -، نامش را در كتاب، نشان داد و گفت: «نام من " اِلیا "ست».[2].

5625. امام صادق علیه السلام: هنگامی كه امیر مؤمنان به سوی نهروانیان می رفت، در محلّه قَطُفتا[3] فرود آمد. مردم ناحیه بادَرویا[4] نزد وی آمدند و از سنگینی مالیات خود، شكایت كردند. امام علیه السلام به زبان نَبْطی پاسخ داد: «غزرطا من عودیا»[5]، یعنی: «بار كم، بهتر از بار سنگین است».[6].

5626. مناقب آل أبی طالب: روایت شده كه علی علیه السلام به دختر یزدگِرد فرمود: «نام تو چیست؟». گفت: جهان بانو. فرمود: «نام تو شهربانوست» و به فارسی پاسخ او را داد.[7].

5627. الخرائج والجرائح - به نقل از ابن مسعود -: من در مسجد پیامبر خدا، نزد امیر مؤمنان نشسته بودم كه مردی فریاد زد: «چه كسی مرا به سوی فردی كه از او دانش فرا گیرم، راهنمایی می كند؟» و گذشت.

به وی گفتم: ای مرد! آیا سخن پیامبر خدا را نشنیده ای كه فرمود: «من شهر دانشم و علی، دروازه آن است»؟

گفت: چرا.

گفتم: كجا می روی؟ این، علی بن ابی طالب علیه السلام است.

مرد برگشت و دو زانو در برابر علی علیه السلام نشست.

[ علی علیه السلام] به وی فرمود: «از كدام شهر هستی؟».

پاسخ داد: از اصفهان.

علی علیه السلام فرمود: «بنویس» و به وی اِملا كرد....

مرد گفت: ای امیر مؤمنان! بیشتر برایم توضیح بده.

به زبان [ فارسی و گویشِ] اصفهانی فرمود: «اَروت این وِسِ»، یعنی: برای امروزت همین بس است.[8].

5628. عیون أخبار الرضاعلیه السلام - به نقل از ابا صَلْت هِروی -: امام رضاعلیه السلام با مردم به زبان خود آنان سخن می گفت و سوگند به خدا، فصیح ترین و داناترینِ مردم به هر زبان و گویش بود.

روزی به ایشان گفتم: ای پسر پیامبر خدا! من از آگاهی شما به این زبان ها با این اختلاف های زبانی در شگفتم.

فرمود: ای ابا صَلْت! من حجّت خدا بر مردم هستم و خداوند، كسی را كه به زبان مردم آگاهی نداشته باشد، حجّت بر آنان قرار نمی دهد. آیا سخن امیر مؤمنان به گوش تو نخورده كه فرمود: « به ما فصلُ الخطاب داده شده است» و آیا فصل الخطاب، جز آگاهی از زبان هاست؟[9].

ر. ك: ج2، ص289 (اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث).









    1. الكافی: 23/259/7، كتاب من لا یحضره الفقیه: 3550/150/3، رجال الكشّی: 175/325/1.
    2. الكافی: 7/183/4، مناقب آل أبی طالب: 256/2، بحار الأنوار: 13/61/38.
    3. محلّه ای در بخش غربی بغداد، نزدیك قبر معروف كَرَخی. (معجم البلدان: 374/4)
    4. آبادی ای در بخش غربی ناحیه بغداد. (تقویم البلدان: 294)
    5. در مناقب آل أبی طالب، به جای عبارت فوق، این عبارت آمده: «زعر أوطائه من زعر أرباه؛ یعنی دود كم، بهتر از دود زیاد است».
    6. بصائر الدرجات: 10/335، مناقب آل أبی طالب: 55/2، بحار الأنوار: 13/289/41.
    7. مناقب آل أبی طالب: 56/2، بحار الأنوار: 171/40. نیز، ر. ك: بصائر الدرجات: 8/335.
    8. الخرائج والجرائح: 7/545/2، بحار الأنوار: 32/301/41.
    9. عیون أخبار الرضا: 3/228/2، إعلام الوری: 70/2، مناقب آل أبی طالب: 333/4.